به عقیده من این موضوع باید از زوایای مختلف و توسط کارشناسان و صاحبنظران حوزههای حقوق، فرهنگ و هنر سبک سنگین شده و امتیازات و معایب آن مورد بررسی قرار گیرد اما در زمینه ترجمه آثار ادبی باید بگویم مسائل و مشکلات ما تنها به موضوع کپیرایت و حفظ و حمایت از حقوق پدیدآورنده اصلی محدود نمیشود. موضوع اساسیتر آن است که مترجمان کشور بهآسانی نمیتوانند بدون درنظر گرفتن شرایط کنونی حوزه نشر کشور و بیاعتنا به آنچه در حوزه ممیزی کتاب انجام میشود دست به ترجمه آثار ادبی بزنند. این نکته بسیار مهمی است که پیش از هر موضوع دیگری باید به آن توجه کرد.
آیا درصورت اجرای قانون کپیرایت در کشور و با شرایطی که هماکنون در حوزه ممیزی وجود دارد، میتوانیم هر اثری را که مترجم تشخیص میدهد برای بازار کتاب مناسب است، ترجمه کنیم؟ مسئله اساسی این است که قانون کپیرایت ورای تمام مسائل و موضوعاتی که بر آن مترتب است، یک وظیفه و مسئولیت مضاعف برای مترجمان بهوجود میآورد. درصورت پذیرفتن این قانون مترجمان باید نکاتی را رعایت و به آن متعهد شوند که پیش از این وجود نداشته است. دیگر اینگونه نیست که هر شخص با معیاری فردی دست به ترجمه یا تأیید ترجمه بزند؛ چرا که در آن صورت هرگونه تغییر، دخل یا تصرف در متن اصلی قابلپیگرد خواهد بود. با این اوصاف ابتدا باید این موضوع روشن شود که درصورت پذیرفتن این قانون آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند با معیارهای سلیقهای کتابها را ممیزی کند یا خیر؟
جای شک نیست که اجرای قانون کپیرایت در کشور ما بهخودی خود یک امتیاز محسوب میشود. نقطه قوت آن هم این است که در حوزه ترجمه، انتخاب اصلح، معیار قرار میگیرد و ناشران هر ترجمهای را به بازار نشر روانه نخواهند کرد. به هر حال اگر ناشری اثری را براساس قانون کپیرایت خریداری کند ترجمه آن را به هر مترجمی نخواهد سپرد و از این مدخل هم ترجمه آثار، کیفیتی بهتر پیدا میکنند و هم جلوی ترجمههای مکرر گرفته خواهد شد. بنابراین بهعقیده من هر چقدر که حوزه ترجمه با ضابطه و قانون کنترل شود اثر آن بر فرهنگ کشور گذاشته خواهد شد.
از سوی دیگر بهنظر میرسد قانون داخلی حمایت از حقوق مؤلفین و مصنفین نیز کارایی خود را در برهه کنونی از دست داده است. اگر چه من از جزئیات این قانون به درستی اطلاع ندارم اما هر فردی که در زمینه فرهنگ و ادب کشور فعالیت میکند میداند که قوانین کنونی به هیچ عنوان راهگشای وضعیت فرهنگی کشور نیست و باید روزآمد شود. اگر چه باید به این نکته نیز توجه داشت که اصلاح قوانین قدیمی باید منطبق بر نیازهای کنونی و کارشناسیشده باشد وگرنه ممکن است وضع از این هم که هست بدتر شود. در مجموع و با نگاه به تمام شواهد و قرائن بهنظر نمیرسد با وضعیتی که در حال حاضر شاهد آن هستیم هیچ قانونی در جهت تسهیل شرایط ترجمه کتاب در کشور تصویب شود و با کمال تأسف باید بگویم من چشمانداز روشنی در این زمینه نمیبینم و به هیچعنوان به این حوزه خوشبین نیستم.